از سوی معاونت فرهنگی و اجتماعی واحد چالوس سومین نشست هم اندیشی استادان با عنوان عرفان اسلامی، عرفان کاذب و روش های مقابله با فرقه های ضاله در روز سه شنبه مورخ ۹۳/۱۲/۱۲ با حضور حجه الاسلام و المسلمین حاج آقای مظاهری و استادان گرامی و با مشارکت بسیج اساتید و دفتر هم اندیشی اساتید و دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری برگزار شد.ابتدا حاج آقای مطهری معاون فرهنگی و اجتماعی واحد چالوس ضمن خیر مقدم به مدعوین، بیانات کوتاهی در خصوص عرفان ایراد نمودند و در ادامه آقای مظاهری در خصوص ایجاد جنبش های دینی و عرفان های کاذب در سطح دنیا اشاره و گفتند تعداد جنبش نوپدید دینی مدعی دین ۱۴۰۰۰ مورد است و در ادامه بیانات مبسوط در زمینه روش های مقابله با فرقه های ضاله ارائه نمودند.
مهم ترین موارد مطروحه در این نشست به شرح زیر است:
تقویت مراکز دینی: یکی از راهکارهای مبارزه با فرقههای ضاله تقویت و توسعه مراکز دینی در مناطق مختلف کشور است. هرجا که مراکز دینی فعال باشند و افکار و اعتقادات دینی را اشاعه دهند، راه نفوذ چنین فرقههایی بسته خواهد شد. یکی از دلایلی که مردم جذب اینگونه فرقهها میشوند، پایین بودن سطح سواد و آگاهی نسبت به مسائل دینی است. اگر مراکز دینی به خوبی فعالیت کنند و بتوانند دین را آنگونه که هست به مردم عرضه کنند، مردم کمتر جذب چنین گروهها و مسلکهای دروغین خواهند شد. علما و روحانیون با شناسایی مراکز فعال این مسلکها و مقابله با آنان میتوانند نقش بسزایی در خنثی کردن چنین تهدیداتی داشته باشند.
تقویت فرهنگ و اقتصاد مردم: از جمله راههای نفوذ بر روی افراد یک جامعه، پایین بودن سطح فرهنگ و اقتصاد یک جامعه است. به دلیل پیشرفت تکنولوژی و افزایش تمایل و گرایش مردم به رفاه اجتماعی، برخی از این گروهها با حمایت و کمکهای مالی به افراد آنها را جذب میکنند. بنابراین کسانی که از لحاظ اقتصادی در سطح پایینتری نسبت به سایر افراد جامعه هستند و یا در مناطق محروم کشور زندگی میکنند بیشتر در معرض به دام افتادن این فرقهها میشوند. اگر تدابیری اندیشیده شود که سطح رفاه نسبی و فرهنگی افراد جامعه بالا برود، امکان جذب افراد کاهش خواهد یافت.
افزایش سطح آگاهی مردم: فرقههای ضاله و مکاتب گمراه از عدم دستیابی مردم به امکانات رسانهای و نداشتن اطلاعات کافی در زمینه اعتقادات دینی، استفاده میکنند و با استفاده از ابزارهای مختلف و زیبا جلوه دادن اعتقادات و افکار خود مردم را جذب میکنند. این مساله زمانی نمود بیشتری پیدا میکنند که مناطق محروم کشور به دلیل پایین بودن سطح دانش و اطلاعاتشان بیشتر جذب چنین مکاتبی میشوند. همچنین این گروهها با اطلاع از نیاز مردم و خواستههای روز جوانان سوء استفاده کرده و با ابراز همدردی و اینکه این گروهها نجاتبخش آنان هستند با شبهه افکنی در باورهای مردم به راحتی افکار خود را القا میکنند. بنابراین با افزایش سطح آگاهی مردم میتوان به نحو موثری از فعالیت این گروهها کاست. پایین بودن سطح اگاهی مردم از ایمان و اعتقادات خود از راههای نفوذ این فرقههاست که با آموزش به آنان و افزایش بصیرت در این زمینه میتوان بخش اعظمی از فعالیت این گروهها را خنثی کرد.